قتل عروس 16 ساله یک روز بعد از ازدواج

20 بهمن سال گذشته زنی به پلیس  خبر داد جاری‌اش به دست برادرشوهرش زخمی شده و او را به بیمارستان رسانده‌اند. زمانی که ماموران به محل رسیدند متوجه شدند زن 16 ساله جانش را از دست داده است.

او که ه نام داشت به دلیل ضربات عمیقی که به سمت چپ بدنش وارد شده جان باخته بود. وقتی ماموران تحقیقات خود را در این خصوص آغاز کردند، متوجه شدند ضارب که ح نام دارد و شوهر ه است بعد از وارد کردن ضربات کشنده بر بدن زن فرار کرده است.

با ارسال پرونده به دادسرا بررسی‌ها در این خصوص آغاز شد. در اولین گام همسر برادر متهم مورد بازجویی قرار گرفت. او گفت: یک روز از زمان عقد ح و ه می‌گذشت. آنها برای دیدن مادرشوهرم آمده بودند. چند ساعتی زودتر از زمان قرار رسیده ‌بودند به همین دلیل هم به خانه ما آمدند.

ح برای خرید پاکت‌نامه بیرون رفت و گفت به خواهرش هم سری می‌زند و برمی‌گردد. وقتی برگشت پاکت‌نامه دستش بود. آن را روی میز گذاشت و به سمت ه رفت. بعد من صدای فریاد ه را شنیدم که گفت دردم گرفت.

وقتی به سمت آنها برگشتم دیدم زن روی مبل افتاده و ح پشت سرهم به او ضربه می‌زند. من جلو رفتم که آنها را جدا کنم. ح من را تهدید کرد و عقب راند. چند دقیقه بعد هم خانه را ترک کرد.

خیلی سریع با مادرشوهرم تماس گرفتم و به اورژانس هم خبر دادم. وقتی ه را به بیمارستان رساندیم او فوت کرده بود. در تحقیقات مقدماتی نحوه قتل و هویت قاتل فاش شد. اما نکته‌ای که پلیس نتوانسته بود آن را کشف کند انگیزه مرد جوان از کشتن نوعروس بود.

بنابراین‌،کارآگاهان مادر ه را مورد پرسش قرار دادند. او گفت: خانواده ح را از قبل می‌شناختیم. وقتی قرار شد به خواستگاری بیایند من به ه گفتم تو 16 سال بیشتر نداری و اگر خودت می‌خواهی با او ازدواج کن، در غیر این صورت ما اصراری نداریم.

مراسم خواستگاری برگزار شد و یک هفته بعد برای شیرینی‌خوران آمدند. قرار شد فردای آن روز دخترم با ح عقد کند. آنها همان روز آزمایش دادند و بعدازظهر هم عقد کردند. شب میهمان مادرشوهر دخترم بودیم و بعد به خانه برگشتیم.

فردای آن روز شوهرش آمد و آنها با هم بیرون رفتند بعد به من گفتند دخترم کشته شده است. من اطلاعات بیشتری ندارم.پلیس دوماه بعد در حالی‌که همچنان انگیزه قتل پنهان مانده بود، توانست ح را بازداشت کند.

مرد جوان وقتی مورد بازجویی قرار گرفت قتل همسرش را قبول کرد. او گفت: من آدم عصبی‌‌ای هستم و خیلی زود واکنش نشان می‌دهم. روز حادثه وقتی که متوجه شدم خانواده همسرم کلاهبرداری کرده‌اند تصمیم گرفتم از آنها انتقام بگیرم.

این مرد ادامه داد: فردای روز عقدم برای چندساعتی با زنم تنها شدم و وقتی او را از نزدیک دیدم متوجه شدم او آن کسی نیست که به من گفته بودند و چیز‌هایی را در مورد زنم فهمیدم که عصبانی شدم. از اتفاقی که افتاده بود عصبانی شدم.

آنها از من کلاهبرداری کرده بودند چون شب قبلش به خانه مادرم آمدند و به بهانه اینکه ما عقد کرده‌ایم آنجا ماندند و میوه و چای و شام خوردند و رفتند اما نگفتند دخترشان بعضی ایرادات را هم دارد و مثلا دهانش بوی بد می‌دهد. متهم در مورد روز حادثه گفت: وقتی واقعیت‌ها را در مورد همسرم فهمیدم عصبی بودم و می‌خواستم ضربه‌‌ای به آنها بزنم.

وقتی به خانه برادرم رفتیم بیرون رفتم تا برای خواهرم پاکت‌نامه بخرم. در راه یک چاقو هم برای خودم خریدم. به خانه آمدم و به سمت همسرم رفتم و او را با چاقو زدم. وقتی این کار را کردم آرام شدم بعد فرار کردم و از شهر خارج شدم.

با مشخص شدن این موضوع اولیای‌دم ه علیه دامادشان اعلام شکایت کرده و درخواست قصاص را مطرح کردند. مادر ه گفت: دخترم هیچ مشکلی نداشت و هر مساله‌ای بود ما همان روز اول گفتیم البته مساله خاصی نبود و نمی‌دانم چرا ح می‌خواهد ایراد روی دخترم بگذارد.

بعد از گرفتن آخرین دفاع در مرحله بازپرسی و صدور کیفرخواست  متهم به زودی محاکمه می‌شود